سلام...
كلاس درس...هميشه برام مبهم بوده...حتي خط خطي هاي روي ميز صندلي ها و ديوار ها ...حتي صداي قيژ قيژ نابهنجار پنكه و پنجره ي داغون...ببين!داره تابستون مي شه...دلم برا همه ي تمرين نوشتن ها و درس خوندن هاي تو كلاس و تو حياط و تو اتوبوس و...تنگ مي شه...و باز هم خدا رو شكر مي كنم كه هنوز علاقه به درس دارم...فرمول هاي شيمي رو كه مي بينم يه طوري مي شم.خوشم نمي ياد...سال ديگه كه برم انساني از هر چي رياضي و فيزيك و شيمي هست راحت مي شم...فقط مي مونه درساي خوب...و ناز...مثل تاريخ،جغرافي،عربي!چقدر عاشق اينا هستم....
به هر حال.امتحانا تازه شروع شده.فعلا فقط بايد بخونيم!فكر تموم شدنش نباش!
در پناه دوست...
يا حق