سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 قدر ... - یاس کبود

قدر ...

دوشنبه 87 مهر 15 ساعت 7:21 عصر

آسمان تاریک بود شاید از همیشه تاریک تر
مه هم داشت شاید هم غبار بود

نور چراغ چشمم را میزد همیشه توی یه همچین شبهایی نور چراغ ها اذیتم میکردن

چشمام را بستم نمیخواستم هیچ چیزی باعث بشه فکرم حتی یه لحظه هم جای دیگه ای باشه

شب قدر بود و من میخواستم که قدرش را بدونم

قدرش

قدرم

گذشت به آرومی و من

چشمام را باز کردم تمام شده بود

درست به اندازه ی یک چشم بر هم زدن

یا علی !


نوشته شده توسط : یاس کبود

نظرات ديگران [ نظر]