سلي لي لي!
به به!خوبي؟چطوري؟چه خبر؟وااااااااااااي!كلي وقت بود نيومده بودم اينجا!احوال پرسي رو حال كردي؟
اميدوارم يه روزي بتوني اون خواسته هاي ته دلت رو اينجا با صداقت و قشنگي بنويسي!تا از وبلاگت هم راضي بشي...اسم وبلاگت خيلي قشنگه!...آخه...نشونهي يه اسم اون ته تهاست..................
در پناه دوست!
يا حق
باسلام، فقط خدمت رسيديم تا روز زن و روز مادران مهربان را تبريك بگوئيم...
دعا مي کنم که اون ته تهاي دلت فقط يه اسم نمونه...
يه رسم بمونه!
ممنون که شرکت کردي. خوشحال باشي عزيزم.
باسلام، خيلي خيلي لطف كرديد و منت به سر ما گذاشتيد و تشريف آورديد به وبلاگ خودتون!ممنون از اظهار محبتتان به نوشته هاي سراپا معيوب ما...واقعا سفر خوبي بود، و جاي همه دوستان خالي بود، صحنه هاي جالبي را در قالب عكس حفظ كردم كه يقينا سالهاي سال برايم خاطرات زيادي را تداعي خواهد كرد،
همكار محترم، فرموديد از آن عكس ها بيشتر بگذارم، انشاءالله در يك پست ويژه، اما خيلي از آنها را بايد با سايز بزرگ مشاهده كنيم ولي با اين سرعت اينترنتي كه داريم امكان ارسال اين تصاوير با حجم زياد نيست و لذا از لذت مشاهده تصاوير با تمام جزئيات محروم مي شويم، اما چند تائي را گلچين خواهم كرد و روزي منتشر مي كنم...
موفق باشيد و آبي (البته يك زماني در جواني ها طرفدار استقلال بوديم اما حالا فرصتمان اندك است، اما برد شيريني بود!)
سلامم را تو پاسخ گوي...
اون «يا»ي دوم خيلي بد بود! فكراي بدبد نكن كه عصباني ميشما!
ما هم اون اول كه به وبلاگ شما سر زديم به اشتياق نام وبلاگت و به احترام تهتهاي دلت بود.
دمت گرم و سرت خوش باد...
پر زدم من توي چشمات
با تو من پرواز كردم
من از پايان مي ترسيدم و
آغاز كردم ...