سلام چطوري ؟
خيلي داستانت قشنگ بود تو هم كه از من بدتر سالي يه بار آپ مي كني كه..............
سلام
كاش مي شد صداي حق را شناخت و به ندايش لبيك گفت ...
اللهم عجل لوليك الفرج
سلام دوست عزيز
اومدم به خونه م دعوتت کنم
با شعري كه شايد.............
شايد به نظر تو هم زيبا بياد
يا شايد درد دل تو هم همين باشه که سيمرغ نوشته....
تشريف مياري؟ [گل]
اولين بار استاد آمارم اين داستان را برام ميل کرد.
يادش به خير
موفق باشيد ممنون
يادش بخير يكبار همين داستان را بههمراه داستاني ديگر نقل كردم ...
مهم نيست كه چقدر طناب را محكم چسبيده ايم
اصلا بايد محكم بچسبيم ...
مهم اينه كه چقدر ايمان داريم؟
مهم اينه كه آيا در آن زمان كه لازم است مي توانيم اعتماد كنيم و طناب را رها كنيم؟
جاري باشيد
يا حق
سلام.
اين دنيا به ما وصل شده ولي اون ماييم كه حاضر به ول كردنش نيستيم حتي اگه فقط چند قدم بازمين فاصله باشه!!!
زني گريان و داغديده به بوداي بزرگ گفت:
"فرزند دلبندم مرد و اکنون تحمل مرگ او برايم دشوار است، آرامشم بخش.
بودا جواب داد: "خدا را شکر بگو و شاد باش که تمام مردمان بنارس فرزندان تو نبودند و تو جز لذت داشتن يک فرزند را نچشيده اي، و گر نه بايد رنج مرگ اينهمه را تحمل مي کردي.."
سلام دوست من از سايت بسيار خوب شما بازديد كردم واز اينكه جز منتخبين پارسي بلاگ معرفي شده ايد بسيار خرسندم از شما دوست گرامي دعوت ميكنم از سايتهاي 18 گانه اينجانب كه در رابطه با تمامي رشته هاي پزشكي ميباشند بازديد و اين حقير را راهنمايي نماييد با سپاس دكتر رحمت سخني از اورميه مركز آذربايجان غربي
09143471272
http://www.rs272.com/
http://www.rs272.parsiblog.com/
http://www.sahand2727.parsiblog.com/
http://www.sahand27216.parsiblog.com/
http://www.sahand27215.parsiblog.com/
http://www.sahand2721.parsiblog.com/
http://www.sahand2722.parsiblog.com/
http://www.sahand2723.parsiblog.com/
http://www.sahand2724.parsiblog.com/
http://www.sahand2725.parsiblog.com/
http://www.sahand2726.parsiblog.com/
http://www.sahand2728.parsiblog.com/
http://www.sahand27212.parsiblog.com/
http://www.sahand27213.parsiblog.com/
http://www.sahand27214.parsiblog.com/
http://www.sahand2729.parsiblog.com/
http://www.sahand27210.parsiblog.com
امشب از پشت پنجره ترديد ، سياهي مردمان سفيد پوش را ديدم ؛ مردمي هوسران که به نام عشق بر هوس خود پوش عاشقي بر تن کرده اند ...
هر چند داستان تكراري بود ولي از قديم گفتند:
تكرار باعث ملكه شدن ميشه...
بار اولي كه اين داستان را خوندم يه حال عجيبي بهم داد
الان هم كه دوباره خوندم بازم همون حس رو كردم...
سفت سفت. اونقدر محکم طنابمو چسبيدم که هر چي هم بهم بگن بابا جان! زير پات زمينه, باز هم قدرت رها کردن طنابو نداشته باشم.
قبلا يه جايي (يادم نيست کجا) اين قصه رو شنيده بودم. اما بازم ازش لذت بردم.
ممنون گلم.